ریا یکی از زشت ترین حالات اخلاقی انسان است . بعضی از انسانها تا زمانی که احساس می کنند شخصی بر کار آنها نظارت دارد ، سعی دارند تا تمام اصول و موارد را رعایت کرده و بر حسن انجام آن اهتمام ورزند . اما تا چشم دیگران را دور می بینند هر آنچه که خواسته و تمایلات نفسانی شان بدان سو سوق می دهد رفتار می کنند و به طور جد فراموش می نمایند که خدائی در همین نزدیکی است و شاهد و ناظر بر اعمال ما .
یکی از علل بدبختی و شقاوت انسانها همین دو روئی و عدم صداقت در امور محوله می باشد . و این نه تنها در مورد امور دنیوی بلکه در مورد امور اخروی نیز صدق می کند .
گویند شخصی در حال خواندن نماز شب بود . متوجه شد افرادی از کنار خانه شان در حال عبور اند . با صدای بلند شروع به خواندن اذکار نمود تا به آنان بفهماند که صاحب این خانه اهل نماز شب است. بدین ترتیب تمام زحمات خود را بر باد داد .
حکمت 145نهج البلاغه : بسا روزهدارى که بهرهاى جز گرسنگى و تشنگى از روزهدارى خود ندارد، و بسا شب زندهدارى که از شب زندهدارى چیزى جز رنج و بىخوابى به دست نیاورد خوشا خواب زیرکان، و افطارشان
اما جالب است بدانیم که شاید مواقعی که گمان داشتیم شخصی ناظر بر رفتار ماست اشتباه کردیم و مواقعی نیز که خود را تنها و در خفا می یافتیم باز هم جز خدا دیگری شاهد اعمال ما بوده و اشتباهاتمان را زیر نظر داشته است آن هم بالاتفاق .
چه خوب است جمله زیبای امام خمینی (ره) همیشه آوازه گوشمان باشد "عالم محضر خداست در محضر خدا گناه نکنید" .
حال هرچه در این دنیا دوراز چشم دیگران کاری انجام دهیم که حس ناخوشایند و ناپسندی برایشان بهمراه داشته باشد ، یقینا آن دنیا دیگر پرده ها کنار خواهدرفت و ...
برخی افراد همیشه سعی دارند ، افتخارات ، یا دست آوردهای زندگی شان که باعث مباهات است به نوعی به دیگران نشان دهند و در همان برخورد اولیه با دیگران ، شخصیتی برتر از خود را تفهیم و تحمیل نمایند . شاید نوعی کمبود محبت و عدم توجه نزدیکان باعث می شود که در ارتباط با دیگران رعایت اعتدال ننموده و مدام دنبال خودستائی هستند . حال به هر نوع ممکن نظیر ریا و تظاهر .
در بعضی موارد نیز شخص سعی می کند با تعریف و تمجید از دیگران و تواضع ظاهری باعث هم تراز نمودن خود با آنان و حتی بالابردن شخصیت خود از دیگری شوند .
با توجه به تاریخ و برجای ماندن کردار و رفتار شخصیت ها در دول و ملل پیشین ، بدین نتیجه می رسیم که دو نوع شخصیت نامشان تا سالیان متوالی به یادگار خواهد ماند . یکی از جنبه مثبت و دیگری از جنبه منفی . یکی به دلایل اعمال نیک و دیگری به خاطر جور و ظلم و جنایتها . آیندگان نیز با خواندن سرگذشت هر یک مرتبط با رفتار او ، به ستایش و یا لعن و نفرین می پردازند .
چه نیکوست که اگر قرار باشد نامی از ما در تاریخ حداقل خانوادگی و خویشاوندی ، ثبت شود ، وارثان بعد از ذکر خاطرات و سرگذشت مان ، یادی به نیکی برند و فاتحه ای نثارمان کنند .