بسم الله الرحمن الرحيم
سلام
حرف تازه اي بود( البته براي من )![]()
ارزش امتحان رو داره.
اما يه سوال:
بهتر نيست كه درد دلامون رو فقط روي زبون بياريم و بعد... بعد ديگه راحت شديم .
آخه اگه بنويسيم ، ديگه هر وقت مي خونيمش باز هم تلخي ها به سراغمون ميان و باعث ميشن دوباره اون حالت خوبمون رو از دست بديم.
به خصوص اگه اون نوشته هامون رو در كنار همون كسي بخونيم كه دوست داشتيم در همون دلتنگي ها كنارمون باشه. آخه درسته كه الان كنارمون هست ولي اين كار هم من و هم اونو ناراحت ميكنه.
به نظر من ناراحتي ها براي رفتنه و نبايد نگهشون داشت. درسته كه اون دوست يا اون عزيز يا اون معشوق يا اون ... در وظيفه اش كوتاهي كرده و اون موقعي كه بايد كنارمون مي بوده ، نبوده ؛ ولي اين دليل نميشه كه ما مخزن ناراحتيمون رو پر كنيم تا سر بزنگاه بر سر طرف مقابلمون خاليش كنيم. ( گذشت در زندگي )
به نظر من اين باعث ميشه هم من راحت باشم و هم طرف مفابلم غرق در ناراحتي من بشه.
البته بازم ميگم كه اين نظر منه ؛ و صد البته من هم اين كار رو تجربه كردم و لااقل از اينكه ديگه ناراحتي سابقم باعث ناراحتي خودم و كس ديگه اي نشده خوشحالم.
اما در مورد شادي ها بيشتر با اين حرفتون موافقم ، چون تكرار شادي ها باعث به شوق اومدن خودم و ديگران ميشه و اين هم كار خوبيه.( ادخال سرور في قلب مومن)
و باز هم به نظر من شادي ها رو بايد حفظ كرد ، برعكس غم ها كه بايد اونا رو هرچه زودتر دور ريخت.
باز هم از متن جالبتون ( كه تجربه ي خودتون هم هست ) تشكر ميكنم.
موفق باشيد
ياعلي