من آدم حسودی هستم آره همیشه به خیلی ها حسادت می کنم، اصلان خیلی برام سخته ، چرا من نمی تونم ؟ مگه من . . .
هر وقت می بینم یه نفر در حال نماز خوندنه احساس می کنم اون تو یه عالمه دیگه سیر می کنه اصلان روحش جای دیگه هست و حسابی مشغوله راز و نیاز با خداست و از نماز خوندن لذت می بره . انگار در آرامش کامل به سر می بره و کاملا از این دنیای مادی دور شده . هر کی بوده و هرکاری تا حالا انجام داده و چکاره هست مهم نیست چون الان داره با خدای خودش حرف می زنه و یه رابطه ی واقعی رو بین عاشق و معشوق نشون می ده .
ولی من چی . . .!؟
اصلا نمی دونم چی دارم می خونم . تند تند یه کلماتی رو به زبون میارم و می خوام زودتر تمومش کنمم ، برای چی !؟ آره فقط برای رفع تکلیف . . . !!!؟ فقط به این و اون نشون بدم که من هم نماز می خونم (ریاکاری). شایدم دل خودم و الکی راضی کردم یا به قول معروف خودم و گول زدم . یه جائی شنیدم بعضی ها مثل من نمازاشون بر می گرده می خوره تو سر خودشون . مثلا می خوام با نماز خوندنم از خدا تشکر کنم به خاطر نعمت هائی که به ما داده . زهی خیال باطل به جاش خودم و مسخره کردم .
اما من نا امید نمی شم ، چون نا امیدی از درگاه خداوند از گناهان کبیره است . از این به بعد می خوام با حوصله نماز بخونم قبل از اون هم همیشه سعی می کنم مقدمات نماز رو به خوبی رعایت کنم مثلا لباس و بدنم کاملا پاک و طاهر باشه ، آخه شنیدم خیلی تاثیر گذاره . رهبر عزیزمون تو جمع دانش آموزان فرمودند هنگام نماز به معانی اون خوب فکر کنید . خانم دکتر حاجی عبدالباقی تو برنامه آفتاب شرقی می گفت برای توجه بیشتر تو نماز سعی کنید در ذکرها تنوع ایجاد کنید مثلا همیشه بعد از حمد سوره توحید نخونید به جای اون یه سوره دیگه بخونید و در قنوت ازدعاهای مختلف استفاده کنید .
خدایا کمکم کن تا روز به روز به تو نزدیکتر شوم و از بندگان خالص و واقعی تو گردم .