از امام زین العابدین (ع) نقل شده است که فرمود :
مهدی از گردنه کوه طوی با سیصد و سیزده مرد به عدد رزمندگان جنگ بدر فرو می آید تا آنکه وارد مسجد الحرام می شود و در مقام ابراهیم چهار رکعت نماز می گزارد به حجر الاسود تکیه می زند و پس از حمد و ثنای خدا و یاد و نام پیامبر(ص) و درود بر او لب به سخن می گشاید بگونه ای که هیچ یک از مردم ، چنان سخن نگفته باشد . و نخستین کسانی که با او دست بیعت می دهند جبرئیل و میکائیل(ع) می باشند .
از ابوخالد کابلی منقول است که گفت : امام باقر (ع) فرمود :
سوگند به خدا گویا قائم را می بینم در حالیکه به حجر الاسود تکیه داده است و سپس خدای سبحان را به حق خویش سوگند یاد می کند و آنگاه می گوید :
« ای مردم : هر کس درباره خدا با من بحث و مناقشه کند ، من شایسته ترین مردم نسبت به خدا هستم .
ای مردم : هر کس درباره آدم با من بحث و مناقشه کند ، من شایسته ترین مردم نسبت به آدم هستم .
ای مردم : هر کس درباره نوح با من بحث و مناقشه کند ، من شایسته ترین مردم نسبت به نوح هستم .
ای مردم : هر کس درباره ابراهیم با من بحث و مناقشه کند ، من شایسته ترین مردم نسبت به ابراهیم هستم .
ای مردم : هر کس درباره موسی با من بحث و مناقشه کند ، من شایسته ترین مردم نسبت به موسی هستم .
ای مردم : هر کس درباره عیسی با من بحث و مناقشه کند ، من شایسته ترین مردم نسبت به عیسی هستم .
ای مردم : هر کس درباره محمد با من بحث و مناقشه کند ، من شایسته ترین مردم نسبت به محمد هستم .
ای مردم : هر کس درباره کتاب خدا با من بحث و مناقشه بپردازد ، من آگاه ترین مردم به کتاب خدا هستم آنگاه به مقام ابراهیم رفته و دو رکعت نماز می گزارد. »
از امام زین العابدین (ع) نقل شده است که فرمود :
مردی وابسته به او (یعنی از سلاله او) بر می خیزد و ندا می دهد : ای مردم ! این شخص خواسته شماست که اینک نزدتان آمده است ، شما را به همان اموری دعوت می کند که پیامبر خدا (ص) دعوت می فرمود ، در این هنگام مردم به پا می خیزند امام نیز بر می خیزد وخود اغاز سخن می کند : ای مردم ! من فلانی فرزند فلانی فرزند پیامبر خدا صلی الله علیه وآله هستم شما را دعوت می کنم به آنچه پیامبر خدا دعوت فرمود ، در این وقت مردم بپای خواسته و آهنگ کشتن او را دارند ، اما سیصد و سیزده تن از یاران حضرت از وقوع این حادثه جلوگیری می نمایند .
کتاب بحار جلد 52 ص 307_315_306
عمریست که از حضور او جاماندیم
در غربت سرد خویش تنها ماندیم
او منتظر است تا که ما برگردیم
مائیم که در غیبت کبری ماندیم
» ساعت 11:43 صبح روز جمعه 86 تیر 1