طبق معمول هر هفته جمعه صبح گلزار شهدا بودم . سر قبر شهید گمنامی چندین کاغذ آ5 با مطالب و تصاویر جالبی من و بخودش جلب کرد . نشتم و همه رو خوندم و حقیقتا خوشم آمد. روی برگه ها یه آدرس ایمیل بود که با این ادرس به نویسنده آن میل زدم و خواستم تا مطالب رو در وبلاگم بزنم و ایشان هم به درخواست بنده جواب مثبت دادند . البته این مطالب در وبلاگ خودشان (دریا دل)نیز بدون تصاویرموجود است .اولین مطلب :
امروز صبح توی بانک یه جوون مو سیخ سیخی رو دیدم که اومده بود وام رهبری بگیره.عجیبه!جوونا فقط بلدند نامه بنویسند به رهبریا ریس جمهور و بگن پول نداریم کار نداریم بی چاره ایم پول می خواییم!بعد هم تا تقی به توقی می خوره دادو هوار را ه می اندازن که مملکت ما فلانه،فلان مملکت چنانه.مگه مملکتم برای من چی کار کرده؟!انگار خودشون بوقند! شده یه دفعه بگیم ما برای مملکتمون چی کار کردیم؟واقعا چی کار کردیم؟غیر از اینه که سر جامون نشستیم و منتظریم که رئیس جمهور یه نفری معجزه کنه.از آسمون بارون ببارونه .خشکسالی رو تموم کنه .همه چی ارزون بشه.بعدشم از آسمون پول بباره و همه مون در رفاه آسایش باشیم و خوش بگذرونیم. مفت بخوریم و بخوابیم و تو خیابونا راست راست بگردیم و صفا کنیم و دیگه هیچ کاری هم برای مملکتمون نکینم. جیبامون پر پول باشه، حالا دستمونم هم جلوی بیگانه دراز شد عیبی نداره! غیر از اینه؟اما تا حالا ازش حمایت کردیم؟ نه.بعد توقع داریم برامون معجزه هم بکنه!فقط یه ذره فکر لازمه تا بفهمیم انیا همش رویای بچه گانه است.اینو هم بدونید که هیچ کس تو خوشی چیزی نشده.سختی هاست که آدمو می سازه و به جایی می رسونه.بهتره آستین همتو بالا بزنی و خودت یه کاری بکنی نشتن و حرف زدن فایده نداره.