دلم حسابی گرفته ، بهار اومد اما دلم بهاری نیست ، با اینکه فرزند بهارم اما...
من بهارم و جای دیگه جستجو می کردم . من لحظه تحویل سال رو در کنار دوست داشتنی ترین ها ، دوست داشتم اما ...
امسال هم قرار بود با کاروان راهیان نور همراه بشیم اما به خاطر بی نظمی برنامه یک هفته عقب افتاد و حالا لحظه تحویل سال تنها موندم با یه دنیا دلتنگی ...
من بهار را به خاطر سفره هفت سین و … دوست ندارم …
من بهار و به خاطر یُخْرِجُ الْحَیَّ مِنَ الْمَیِّتِ ، حیات دوباره گیاهان دوست دارم...
من بهار و با بهاری ترین بهار ، آسمانی ترین یار دوست دارم ...
دل خزان زده من سالهاست منتظر بهاری جاودانه است ...
بهاری دیگر آمد و بهار من نیامد ...
کجائی ناجی زمین بی روح ،مرهم دلهای زخمی و مجروح ،
دلم شکسته و غمگین است، خسته از ظلمتی سهمگین است ، بغضم گریه آلود و چشمانم بارانی ، بیا عزیز زهرا که عطر بهارانی
کجائی ای مرهم تمام دردهای عالم و آدم ، کجائی ای زیبا ترین غم و غصه ام ، ای حاضر گمگشته ام ، ای ناظر دل سرگشته ام ، ای امید هر ناامید ...
من حقیرم و سراسر گناه ، دلم قصی و رویم سیاه ، مولای من وصف مهر تو را بسیار شنیده ام ، پس این بنده نادم و شرمسار را که هر بار با جهالت خود قلب نازنینت را مکدر ساخت ، ببخش ... آقای من فراموشم نکن ... دستم را بگیر و از ظلمت برهان
با اینکه حسابی دلم گرفته و ... بهار 87 به شما تبریک می گم ، انشالله سالی همراه با سلامتی و بهروزی در پیش داسته باشید .
هان ، ای بهار من
بازآ که بی حضور تو عیشم به کام نیست
فصل بهار آمده اما بدون تو
تام و تمام نیست .
باز آی تا به عهد اما نت وفا کنیم :
احیای عشق قدیمی ؛ معصوم ، پاک ، صمیمی .
وقت است باز شور جوانی به پا کنیم ؛
از لوح دل غبار بشوییم
در جویبار خاطره های زلال خویش
ماهی شویم ؛ عاشق و شیدا شنا کنیم !
وقتی نسیم صبح
نام خدا ــ به زمزمه ــ درگوش خاک گفت ،
جان جهان شکفت ؛
درکوچه های شهر
از هر شکاف سنگ دل سبزه ای تپید
گلبوته ها دمید
نوروز سر رسید .
اشکم شود از هر مژه چون سیل روانه
خواهد به سر آید شب هجران تو یا نه؟
ای تیر غمت را دل عشاق نشانه
گاه از عشق ات شقایق می شوم
گاه با موج تو قایق می شوم
عیب من این است آقا جان فقط
هفته ای یکبار عاشق می شوم
ای آفتاب سایه نشین لوای تو
هر شب جبین به خاک نهد پیش پای تو
برخیز دلبرا بنشین در رواق چشم
بگذار پا به دیده که چشم است جای تو