ابوریحان درونی - دنـیـــای جـــوانـی

درباره نویسنده
ابوریحان درونی - دنـیـــای جـــوانـی


آی دی نویسنده
تماس با نویسنده


آرشیو وبلاگ
دوست و خصوصیات آن
دعا
مشکلات جوانی
نصایح
خاطرات مقام معظم رهبری
اشعار
دلتنگی های من
دختر خانم ها حتما بخوانند . . .
دل و . . .
هنگام ظهور
عشق حقیقی
سیب گلاب
روزی که شهادت . . .
فرهنگ دانشجوئی یا . . .
بهداشت عمومی
شب جمعه
یک خاطره
امید
خاطرات حاج آقا قرائتی
جرم و جنایت چرا ؟
تصاویر شیراز قدیم
حضرت علی علیه السلام
آرزوها . . .
السلام علیک یا علی بن موسی الرضا (ع)
کاریکاتور
زن و اشتغال
حقیقت تلخ
یا جواد الائمه(ع)
نامه ای عاشقانه
ازدواج با شکوه
حجاب
حرف دل
غیرت و مردانگی
محرم
ابتذال در مداحی
باغ انقلاب
ویروس اجتماعی
یا رسول الله ...
مطالب سیاسی
ریشه تاریخی سیزده بدر
نماز
ویژه سفر رهبر به شیراز
رخنه شیطان
نامه ای به دوست
السلام علیک یا فاطمة الزهرا(س)
موج وبلاگی حجاب
نهج البلاغه و مظلومیت علی (ع)
خاطرات فراموش نشدنی
عالم محضر خداست
لذت عبادت
انسان و ایمان
بیت النور
ماه رمضان
تفاوت فرهنگ ها ...
علی (ع) و شب قدر
یاد امام و شهدا ...
ایستگاه پاسخگوئی حجاب
دانلود برنامه رساله برای موبایل
السلام علیک یا جعفر بن محمد ایها الصادق یابن رسول الله
ظاهر و باطن
السلام علیک یا حضرت معصومه سلام الله علیها و رحمة الله و برکاته
تحلیل روز یا کوته نگری ...
به اسم قرآن چه می کنند !
حرم علی بن حمزه علیه السلام
دکتر عصام العماد
معنای زندگی
الا یا ایها الساقی ادر کاسا و ناولها Ho! O Saki
عاشقانه و عارفانه
غزه - gaza
علیمی به کجا چنین شتابان !
حاج میرزا محمد اسماعیل دولابی
کاریکاتور _ عشق های امروزی...
صورت و سیرت
اردوی جنوب(از بلاگ تا پلاک)
بعضی وقتها ...
به بهانه تولد
نامه ای به پدر جانبازم
هدف از ازدواج چیست ؟
دل نوشته ها 2
ساده اما حسابی
به رنگ جوانی
تهاجم فرهنگی در پوشاک !
کنکور ازدواج
شب است و همسایه گرسنه
انیشتین
مرگ بر اسرائیل
بصیرت
کرونا


لینکهای روزانه
سریعترین دیکشنری آن لاین [36]
فوتوشاپ آن لاین [31]
مشاوره و پاسخگوی آن لاین [28]
اعراب گذاری هوشمند [13]
پخش زنده شبکه های صدا و سیما [192]
سازمان ملی جوانان [194]
فرهنگ واژگان فارسی به فارسی [139]
آپلود رایگان عکس و فایل [212]
صورت حساب تلفن همراه [313]
اس ام اس های مذهبی [935]
پایگاه اطلاع رسانی دفترمقام معظم رهبری [167]
علوم و معارف قرآن در تفاسیر [263]
[آرشیو(12)]


لینک دوستان

پایگاه خبری تحلیلی فرزانگان امیدوار
پیاده تا عرش
مهندس محی الدین اله دادی
► o▌ استان قدس ▌ o ◄
****شهرستان بجنورد****
رهسپاریم با ولایت تا شهادت
برادران شهید هاشمی
بچّه شهید (به یاد شهدا)
دهکده کوچک ما
خط سرخ شهادت
ملیحــــــــــــــــــــــانه
حرفهای جوانی


عضویت در خبرنامه
 
لوگوی وبلاگ
ابوریحان درونی - دنـیـــای جـــوانـی


لوگوی دوستان



آمار بازدید
بازدید کل :665289
بازدید امروز : 2
بازدید دیروز :62
 RSS 
 

حدود یک ماه پیش دیداری داشتم با دکتر عصام العماد (زندگی نامه)، ایشان بعد از اینکه به دین اسلام و مشرف شده اند بسیار حرفها برای گفتن دارند . به همین خاطر تصمیم گرفتم از ایشان دعوت کنم تا در دانشگاه شیراز و موسسه علوم قرآنی غدیر سخنرانی داشته باشند . با اینکه خودشان شماره همراهشان را به من داده بودند و من هم از شیراز رفتم هنوز نتوانستم با ایشان هماهنگ کنم اما باز هم تلاش خواهم کرد تا انشاءالله عید غدیر شیراز باشند .

اما دکتر عصام العماد (وب سایت)در یکی از سخنرانی هایشان خیلی ساده اهل تسنن را زیر سوال برد و آن هم مسئله صلوات بود .

ایشان می گفتند من اولین بار که به ایران آمدم متوجه شدم در ایران صلوات نوعی دیگر گفته می شود (اللهم صل علی محمد و آل محمد) در صورتی که در کشور های دیگر اسلامی که اهل سنت هستند این نوع صلوات جرم محسوب می شود . من تحقیق کردم و آن هم در کتاب های خودمان و در یی از کتب بزرگان خودمان متوجه شدم که از پیامبر اکرم (ص) صلوات را به طور کامل که در ایران گفته می شود (اللهم صل علی محمد و آل محمد)نقل شده است . اما در غیر شیعه چرا اعتقاد دارند که در نماز این صلوات کامل باید گفته شود و اگر آن را تغیییر دهند نمازشان باطل است اما در خارج از نماز جرم محسوب می شود .

اگر شما اعتقاد به این دارید که عمر و ابوبکر صد برار حضرت علی (ع) است نام او در نماز و یا در صلوات نیست .

ایشان بحث های مفصلی داشتند که اکنون مجال بیان نیست .

التماس دعا ...



» ساعت 12:45 صبح روز جمعه 87 آذر 8

 

اطاق مطالعه ایشان اطاق محقری بود که در تابستان های نجف بسیار گرم و طاقت فرسا بود . گرفتاری ها از هر سو به ایشان روی آورده بود ، به کسالت قلبی و پروستات مبتلا بودند ، عمل جراحی نموده و روی تخت افتاده بودند . قرض ایشان چه برای امور زندگی و چه برای تدبیر وضعیت طلابی که در مدرسه ایشان درس می خواندند به حد اعلی رسیده بود . خانه را برای کمک به یکی از ارحامشان گرو گذاشته بودند .
در هفته یکی دو بار خدمتشان می رسیدم و تا اندازه ای گفتگوهای خصوصی داشتیم . یک روز که وارد شدم دیدم در حالی که روی تخت افتاده و سن از هشتاد گذشته است ، صحیفه سجادیه را می خواند و اشک می ریزد و در عالمی از بهجت و سرور و نشاط و لذت است که حقا زبان از وصف آن عاجز است . گوئی از شدت انس با خداوند در پوست نمی گنجد و می خواهد به پرواز در آید . سلام کردم ، گفت : بنشین ، تو از گرفتاری های من خبر داری ! تبسم ملیحی کرد و ادامه داد : اما من خوشم ، خوش ... 

در توصیف احوالات مرحوم آیت الله حاج سید جمال الدین گلپایگانی قدس سره
کتاب معاد شناسی انتشارات علامه طباطبائی ج9ص118



» ساعت 4:0 صبح روز یکشنبه 87 آذر 3

 

روایت شده در آن زمان که بنی عباس به تعقیب علویون در تمام بلاد ایران پرداختند، حضرت علی بن حمزه علیه السلام به همراه تعدادی از نزدیکان خود جهت یاری عموی خود حضرت امام رضا علیه السلام  در سال 220 هـ. ق ( زمان حکومت معتصم عباسی) به شیراز آمد و در جنگی که میان عمال عباسی با حضرت و یارانش در منطقه ارژن نزدیک شیراز در گرفت  لشکر حاکم عباسی درفارس ( قلتق خان) شکست خورده و عزیمت نمودند. پس از  تجدید قوا عباسیون از تاریکی شب استفاده نموده و به حضرت و همراهانش حمله ور شدند و متأسفانه همراهان حضرت در صحرا پراکنده شدند و برخی هم شهید شدند. حرم علی بن حمزه علیه السلام
آنگاه حضرت علی بن حمزه علیه السلام که در این درگیری جراحات سختی برداشته بود در یکی از غارهای کوه شمالی که در آن چشمه آبی نیز وجود داشت به طور مخفیانه زندگی می کرد، می گویند این همان غاری است که بعدها ابن باکویه برای انزوای خود به یمن و برکت وجود مقدس حرم علی بن حمزه علیه السلام که در آن غار زندگی می کرده به عنوان محل زندگی خود انتخاب نموده و امروزه به باباکوهی شهرت یافته است. حضرت با فروش هیزم امرار معاش می کرده و در یکی از روزها که عمال عباسی که در تعقیب حضرت بودند با چهره نورانی و خالی که درصورت حضرت مشاهده کردند او را شناسایی کرده و به عمال عباسی خبردادند و آنگاه که از او پرسیدند نام تو چیست فرمود علی نام پدرش را پرسیدند فرمود حمزه از جد او پرسیدند فرمود موسی. آنگاه عمال عباسی از مرکب پیاده شدند و به حضرت حمله ور شدند، چون حضرت مسلح نبود مأموران عباسی پس از هجوم ناجوانمردانه ایشان را زخمی کردند و سپس سر مبارکش را از بدن جدا نمودند، مورخین  در کتب مختلف  بخصوص کتاب هزار مزار، کتاب علم انساب ابونصر بخاری و ... و ...
می نویسند حضرت به لطف الهی از جا برخاست و سر مبارکش را برداشت و به راه افتاد و رسید آنجا که مزارش قرار گرفت برزمین افتاد و تا چند روز از لبانش جمله مقدس لا اله الا الله شنیده می شد و اکنون آستان مقدسش زیارتگاه و باب الحوائج حاجتمندان است گویند حافظ از زائران آن حضرت بوده و شعری در وصف حضرت به این مضمون سروده است.
سرآن کشته بنازم که پس از کشته شدن               سرخود گیرد و اندر پی قاتل برود.
آنطور که مورخین می نویسند حضرت در سال 190 ه.ق در مدینه متولد شده و در سن 30 سالگی در 23 محرم الحرام سال 220 هـ . ق در شیراز  به شهادت رسید. که هر سال محبان اهلبیت علیهما السلام  در روز شهادت این بزرگوار در آستان مقدسش به سوگ می نشینند. گفتنی است که تعداد کثیری از مردم کشورهای اطراف بویژه عربستان و امارات و مردم متدین ایران از شمال تا جنوب و از شرق تا غرب به آستان مقدس حضرت جهت رفع گرفتاری و مشکلات خود مراجعه نموده و از لطف خداوند سبحان اکثراً با دست پر این آستان را ترک گفته اند.

پی نوشت : آشنائی من با حرم علی بن حمزه علیه السلام از طریق یک رؤیای صادقه صورت گرفت و اولین بار در خواب حرم ایشان را زیارت کردم سپس با پرس و جو به آدرس آن دست یافتم . برای کسب اطلاعات بیشتر می توانید از وبلاگ حرم علی بن حمزه علیه السلام استفاده نمائید .



» ساعت 8:43 صبح روز سه شنبه 87 آبان 28

 

امسال خواهر زاده ام برای پرورش روحی و فکری هرچه بیشتر ، در کودکستان و آمادگی تخصصی مکتب القرآن شهر ثبت نام کردند . تبلیغات زیادی شده بود : با کادر آموزشی مجرب و آموزش الفبای فارسی روخوانی یک و دو قرآن ، حفظ قصارالسور جزء 30 ، آموزش مفاهیم ریاضی ، آموزش زبان انگلیسی ، آموزش نقاشی ، آموزش کامپیوتر ! ، آموزش سفال ، آموزش کاراته ... مدیرش می گفت زیر نظر ... هستیم!!!(چون گاها جزوات قرآنی برایشان ارسال می شود) . (یاد خاطره حاج آقا قرائتی در مورد فیلم امام علی(ع) افتادم)

همان ابتدا سی دی تبلیغاتی و نمونه ی کار خودشان را به خانواده ها دادند که بنده بعد از مشاهده آن از شدت ناراحتی چندین ساعت سردرد شدید داشتم .

بعد از اینکه متوجه شدیم چه اشتباه بزرگی انجام شده و با اینکه هزینه هم کرده بودیم یک هفته صبر کردیم تا اینکه بهانه ای جهت انصراف از آوردن سید محمد بدست آوریم . بعد از چند روز یکی از مربیان با ذوق و شادی خاصی به سوی مادر سید محمد آمده و می گوید : ما به فرزندتان "اعوذ بالله من الشیطان الرجیم" یاد دادیم ! مادرش در جواب می گوید : خسته نباشید فرزند من حدود 12 سوره قرآن حفظ است !!!

در این تصاویر همراه با موزیک مقداری از تصاویر رقص نیز وجود دارد .(تصاویر انیمیشن و حرکات موزون مربی مهد ) گفته می شود مهد کودک فوق ، مجوز رسمی هم ندارد ! چرا هیچ نظارتی صورت نمی گیرد !؟

آری وقتی در برنامه های تلویزیونی کودک (فیتیله جمعه تعطیله) هر آهنگ لهوی پخش می شود ، وقتی به اسم بابا بزرگ (آقا جون سلیمون)خوانندگی با موزیک موزون به بچه ها یاد داده می شود دیگر از این مهد کودک های خصوصی چه انتظاری می توان داشت !

متاسفانه چه در این سی دی و چه در صدا و سیما ، سازندگان موسیقی کودک آنقدر شعور ندارند که لااقل خودشان آهنگ بسازند و اکثرا کارشان تقلیدی بوده آن هم از خوانندگان لس آنجلسی .(اولین موزیک قرار گرفته در سی دی به تقلید از خواننده ای به نام معین است)

وقتی مدیر مهد کودک هنوز حجاب اسلامی را نمی داند معلوم است از قرآن هم هیچ نمی داند و هدفش نیز از کار مشخص خواهد بود ! وقتی هدف این چنین باشد مسلما کار بهتر از این هم نمی شود و چنین افتضاحاتی هم دور از ذهن نخواهد بود . کسی باید در کار علوم قرآنی قرار گیرد که قران را خوب بفهمد و هدفش ترویج فرهنگ قرآنی باشد نه اینکه صرف درآمد زائی به اسم قرآن ، خود و همشهریانش را فریب دهد !

همین کارها صورت گرفته که جاهلی مثل محسن نامجو بی شرمانه قرآن را با حالتی بسیار زشت با آهنگ می خواند .

کودکان پاک و معصوم اند و روح لطیفی دارند . حال با این سن و سال کم با چنین برنامه های ضد فرهنگ اسلامی روبرو شوند آینده شان نیز قابل پیش بینی خواهد بود . و مسؤلیت آن نیز بعهده والدینشان می باشد و آنان باید آن دنیا جواب گو باشند . باید بدانند که یک کودک فقط به مادیات احتیاج ندارد . این روح معنویت است که آینده او را رقم خواهد زد .

می توان با کمی تلاش و کوشش برای کودکان هم برنامه های مفید ساخت برای نمونه یک کار زیبا از موسسه فرهنگی هنری رسائل برایتان آورده ام . دانلود کنید
اللهم عجل لولیک الفرج والعافیة النصر و اجعلنا من انصاره و اعوانه والمستشهدین بین یدیه



» ساعت 7:30 صبح روز چهارشنبه 87 آبان 22

 

السلام علیک یا امام رئوف علی بن موسی الرضا المرتضی و رحمة الله و برکاته
اگر لطف و کرم امام عزیزم را ندیده بودم ...
اگر مهر و محبت و بزرگواری ایشان را با تمام وجود حس نکرده بودم ...
با خود می گفتم آقا و مولایم نگاهی به انسانهای گنهکار و روسیاهی مثل من نمی کند .ولادت امام رضا علیه السلام مبارک باد
اما معنای رئوف برای ثامن الائمه (ع) بسی بالاتر است از آنچه ما می پنداریم .
من که شرمسارم از این همه بی توجهی به اربابم .
یک هفته نزد آقا می روم و یک سال زندگی ام را بیمه می کنم ...
یک هفته از عشق مولا در دلم جای می دهم یک عمر خود را مدیون ایشان می کنم ...
یک لحظه چشم به گنبد طلا می دوزم و چشمم را از همه تاریکی ها پاک می کنم ...
یک لحظه دل را به ضریح مقدسش پیوند می دهم عمری دلبسته حرمش می شوم ...
نمی دانم چه سری است که هر بار زائر کویش می شوم عاشق تر می شوم ...
نمی دانم چه حکمتی است که غربت و تنهائی را به یک لحظه نگاه عاشقانه به گنبد طلایش می فروشم ...
کشور ما از دو گل دارد بهار
هم بهار و هم وقار و اعتبار
هر دو گل از باغ گل های رسول
هر دو گل از نسل زهرای بتول
آن یکی در شهر قم آن یکی در مشهد
نام او معصومه و آن یکی نامش رضا
سائلانش بی نیاز عالمند
جیره خوارانش امیر و حاتمند
از رضا غیر رئوفی کس ندید
دست لطفش ناز آهو را خرید



» ساعت 12:36 صبح روز دوشنبه 87 آبان 20

 

باز دلم به غوغای نسیم خوش رحمت از نگین درخشان قم ، هوائی گشته ...
باز دلم دیوانه وار به در دیوار قفس می کوبد تا منفذی بیابد ...
باز دلم چون چراغ خاموشی خود را به نور منیره مقدسی جلا می دهد .
باز دلم غم و درد را بر باد نسیان سپرده و گوئی دست رحمتی در این دیار غربت سرمازده ، یافته است .
باز دلم به سان پرنده ای آسیمه سر ، از بند و اسارت سینه ملول خویشتن گریخته ، به سوی کویری که به فیض حضور کریمه ی اهل بیت(س) به دریای عشق مبدل گشته ، پر می کشد .

باز دلم وز شور و شوق بهار ، در کویر خویشتن بارانی می شود .
میلاد فرخنده بانوی کرامت حضرت فاطمه معصومه (س) مبارک باد

 السلام علیک یا حضرت معصومه سلام الله علیها و رحمة الله و برکاته

 مــرغ دلــم راهی قــم میشود
 در حــرم امــن تو گــم میشود
 عــمه ســادات ســلام علیــک
 روح   عبـــادات ســلام علیــک
 عـمه ســادات بگــو کیستــــی؟
 فــاطمه یــا زینــب ثانیستــــی؟
از سفـــــر کرببـــــــلا آمــــــدی؟
 یــا کــه بــدنبال رضــا آمـــــدی؟
 کاش شبی مست حضورم کنی
 با خبــر از وقــت ظـــهورم کنــی



» ساعت 8:27 صبح روز جمعه 87 آبان 10

 

در مورد این جمله زیاد فکر کردم . نگاه به ظاهرش نکن دل پاکی دارد . به شخصه زیاد با این جمله موافق نیستم . البته باید دید پاک بودن دل در چه حد می باشد . اگر دل پاک باشد طبیعتا ظاهر نیز باید به همین سو زینت داده شود . از کوزه همان برون تراود که در اوست . البته نمی خواهم بگویم چنین اشخاصی خدای ناکرده بی دین و یا دل سیاه و شیطانی دارند ، فقط بیان این است که آنچنان هم که گفته می شود نمی توان پاک بودن دلشان آنان را از وظایف و تکلیفشان منع کند .
به نظر می رسد کسانی که از ظاهر مناسبی برخوردار نیستند در دو حالت ذیل قرار می گیرند.
1_ جهل یا عدم آگاهی نسبت به ظاهر خود و ندانستن مبانی دینی و اسلامی .(جاهل قاصر)
2_ هوای نفسانی ، یعنی اینکه خوب و بد را می داند اما نمی خواهد عمل کند .(جاهل مقصر)
در وهله اول که اگر فرض کنیم چنین باشد باز هم شخص مقصر است . قاصر کسی است که در مورد مسئله ای هیچ نمی داند و کسی هم نبوده تا او را راهنمائی کند . آیا امروزه با این همه امکانات و دسترسی به انواع وسائل ارتباط جمعی باز هم چنین امری قابل قبول است . گاها در روستاهای دور افتاده رفته ام و شاهد وسائل مجهزی مانند رایانه(اینترنت) ، ماهواره و ... بوده ام . حال عدم دسترسی به مبلغان دینی با توجه به امکانات روز ، می تواند حرف قابل قبولی باشد ؟ (البته دشمنان ما تا حدود زیادی توانسته اند مردم را نسبت به روحانیت بد بین کنند اما باز هم نمی توان مسئله قاصر را پذیرفت) آیت الله اراکی رحمة الله علیه آن زمان فرمودند دیگر از امروز ما هیچ قاصری نداریم !
اما حالت دوم نیز که مسئله مشخص است . معمولا اشخاص به خاطر پیروی از هوای نفسانی خود حاضر نیستند ظاهر خود را تغییر دهند . باز هم دو حالت را می توان در نظر گرفت .
اول اینکه فرد می خواهد خود را با اطرافیان و هم سن و سالان خود وفق دهد . چشم هم چشمی و یا اینکه نشان از عدم عقب ماندگی است . وقتی اطرافیان خود را با چنین مد هائی می بیند برای اینکه بتواند در جمع آنان حضور یابد و یا اینکه مورد تمسخر آنان قرار نگیرد مصداقی می شود برای این ضرب المثل : خواهی نشوی رسوا همرنگ جماعت شو . بعضا می گویند می خواهیم امل خوانده نشویم و از تمسخر دیگران می ترسیم و خجالت می کشیم . در جواب باید گفت آیا شما از خدای خود با این همه عظمت و بزرگی و مهربانی ، خجالت نمی کشید و از عذاب الهی ترسی ندارید ، آن وقت از بنده حقیر و صغیر او ترس و خجالت دارید ؟
 دوم اینکه هدفش جلب توجه است یا به قول معروف کلاس گذاشتن بنابر این دیگر اهمیتی به خوب و بد بودن آن نمی دهد . متاسفانه این رنگ و رو بیشتر در جامعه رواج دارد .



» ساعت 1:49 عصر روز دوشنبه 87 آبان 6

 

السلام علیک یا جعفر بن محمد ایها الصادق یابن رسول الله
مقام : امام ششم   نام : جعفر(ع)    لقب : صادق(ع)  کنیه : ابو عبدالله(ع)
نام پدر : محمد(ع)    نام مادر ام فروه(علیها السلام)
تاریخ ولادت : روز 17 ربیع الاول سال 83 هجری قمری در مدینه
مدت امامت : 24 سال     مدت عمر : 65 سال
تاریخ شهادت : روز 25 شوال سال 148 هجری قمری در مدینه
قاتل : منصور دوانیقی (دومین خلیفه عباسی) به وسیله انگور زهر آلود آن حضرت را به
هادت رسانید .  
محل دفن : بقیع              تعداد فرزند : 7 پسر ، 3 دختر

زین قصه که آن شمع حقایق می سوخت

گل جامه درید و شقایق می سوخت
منصور ز ظلم خویشتن راضی بود
کز زهر جفا امام صادق (ع) می سوخت

ای آبرو مند درگاه الهی ، در پیگاه خداوند ما را شفاعت فرما و کمک کن تا از مصیبت دور باشیم. آبرو مندی امام صادق(ع) در پیشگاه خداوند متعال چندین علت دارد که به دو مورد آن اشاره می کنیم .
یکی از موارد آن بواسطه ی خاندان پاک و طاهری است که خدای بزرگ آنها را پاکیزه گردانیده است و مهر " إِنَّمَا یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَیُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیرًا " را بر پیشانی آنان زده است .
سبب دیگری که امام صادق (ع) در درگاه الهی وجیه و آبرومند گردیده است زحمات طاقت فرسائی است که این امام بزرگوار در راه پیشبرد احکام الهی متحمل نموده است . شاگردان زیادی تربیت نمودند و پایه های فقهی شیعی به وسیله آن حضرت و پدر بزرگوارش امام باقر(ع) محکم گردید ؛ به طوریکه فقط ابان بن تغلب سی هزار حدیث و محمد مسلم شانزده هزار حدیث از امام صادق(ع) روایت کرده اند .
و از طرفی امامت آن حضرت در زمان منصور از خلفای ستمگر بنی عباس بود که بارها به دستور منصور ، آن امام بزرگوار را با وضع دلخراشی احضار کردند . در یکی از مواردی که منصور توسط محمد بن ربیع انجام گرفته به تعریف خودش چنین است :
چون از بام خانه بالا رفتم او (امام صادق(ع)) به نماز ایستاده بود ، پیراهن سفید و بلند پوشیده و مدیلی به کمر بسته بود . چون سلام نماز را داد ، گفتم به زودی دعوت خلیفه را اجابت کن . خواست لباس بپوشد نگذاشتم خواست تطهیر و غسل کند مانع شدم . به همین حال او را با سر و پای برهنه بردم . در راه ضعف بر او غلبه یافت ، بر او رقت کردم و او را بر شتری سوار کردم تا پیش منصور رسیدیم(مجموعه زندگانی 14 معصوم تک جلدی ص 951) .
و این خیلی دردناک است . زیرا این طور استفاده می شود که محمد بن ربیع تا قبل از اینکه امام(ع) دچار ضعف بدنی گردد ، سوار بوده و امام صادق(ع) را پیاده می برده است . بسیار سخت است پیرمردی با سن بالا با پای برهنه مسافت زیادی طی کند . و با دستور منصور که گفته بود سریع او را بیاورید ، معلوم می شود که امام(ع) را کشان کشان و دوان دوان می برده است . بنابر این طبیعی است که ضعف بر حضرت غلبه کند و او را از نفس بیاندازد . البته این احضارها و جسارتها به دفعات تکرار گردید .
منصور دوانیقی جسارت را به حدی رسانده بود که به دستور او خانه ی امام صادق(ع) را در حالیکه همسر و فرزندانش نظاره گر بودند ، به آتش کشید .
روایت شده یک روز پس از آنکه خانه ی امام صادق(ع) را به دستور منصور آتش زدند ، یکی از شیعیان به محضر امام صادق(ع) رسید و امام(ع) راغمگین وگریان دید. علت گریه و اندوه امام(ع) را پرسید ، آن حضرت در پاسخ فرمودند : هنگامیکه در دالان خانه ام آتش زبانه کشید ، در خانه بودم و می دیدم که بانوان حرم از ترس و وحشت شیون زنان به این سو و آن سو می دوند تا آتش به آنها آسیب نرساند ، به یاد ترس و هراس اهلبیت حرم جدم حسین(ع) افتادم که دشمن در روز عاشورا به خیمه های آنان حمله کرد و گفت خانه ظالمان را بسوزانید، از این رو غمگین هستم (مأساة الحسین/ شیخ عبدالوهاب کاشی ص 135)
امام صادق (ع) به وسیله انگور زهر آلودی که منصور دوانیقی به او خورانیده بود مسموم گردید . این مسمومیت باعث شده بود که حضرت بسیار لاغر شود . به طوریکه گویا هیچ از او باقی نمانده بود به جز سر نازنینش . امام(ع) در لحظات پایانی عمر فرمودند : نزدیکانش به دور او جمع شوند . سپس فرمودند :به شفاعت ما نمی رسد کسی که نماز را سبک بشمارد .
زبان حال امام جعفر صادق (ع):
درست است که مرا زجر دادند ، شکنجه روحی دادند . ولی من وقتی به یاد مصایب جدم حسین(ع) می افتادم تمام مصایب خودم را فراموش می کردم . اگر من را سر برهنه و پای برهنه بردند ولی سر بریده به من نشان ندادند ، دستهایم را نبسته بودند ولی امان از اسیری عمه ام زینب(ع) امان از اسیری جدم زین العابدین(ع) .
اگر به من زهر دادند ولی فرزندانم را پس از شهادتم دلداری می دادند و آرام می کردند و مورد احترام قرار می دادند ، ولی امان از هنگام وداع فرزندان ابا عبدالله(ع) با بدن پاره پاره پدر که در آن موقع کسی نبود تا آنان را دلداری دهد .



» ساعت 11:11 صبح روز جمعه 87 آبان 3

 

بسم الله الذی لا ارجوا الا فضله

سلام و عرض ادب خدمت همه دوستان
در ابتدا لینک دانلود برنامه رساله 9 تن از مراجع تقلید برای موبایل با فرمت جاوا (2.66 MB)
سپس دانلود چند کتاب از شهید مطهری برای موبایل با فرمت جاوا. بعد از دانلود از حالت فشرده خارج نمائید( 1.72 MB)
دو راه حل خوب برای رسیدن به پاسخ مسائل شرعی
در هر کجای ایران زمین هستید کافی است با شماره تلفن 09640 تماس بگیرید
مقلدین آیت الله مکارم شیرازی هم می توانند با سامانه پیام کوتاه به شماره 30008541 سوالات خود را ارسال  و جواب را دریافت نمایند .  

گلدوستان عزیز و گرامی برای تعجیل در فرج آقا امام زمان(عج) صلوات بفرستید گل



» ساعت 3:20 صبح روز شنبه 87 مهر 27

 

ماه مبارک رمضان هم تمام شد . عید سعید فطر آمد . رفت تا سال دیگه ...
خیلی ساده بیان می شه … !
حالا باید دید آیا تغییر اساسی و مثبت در رفتار و اخلاقمون ایجاد شده یا همان که بودیم و فقط یک ماه گرسنگی و تشنگی رو متحمل شدیم .
حالا باید دید دل ،هنگام فکر به معصیت هم به لرزه خواهد افتاد یا نه .
حالا باید دید چقدر می تونیم به عهدی که شب قدر با خدای خودمون بستیم پای بند باشیم .
حالا باید دید وقتی وسوسه شیطان افکارمون و بهم می ریزه چه عکس العملی نشون می دیم .
حالا باید دید … نه حالا باید فکر کرد … به اینکه چقدر از ماه مبارک رمضان استفاده کردیم اگر الان بگن آخرین روز زندگی تو هست ، چقدر به اعمالت خوش بین هستی !
الهی العفو گفتن ها جقدر ماندگار خواهند بود !

 خدایا چنان کن سرانجام کار
تو خوشنود باشی و ما رستگار

عید سعید فطر بر همه مسلمانان جهان مبارک باد

عید بر عاشقان مبارک باد  عاشقان عیدتان مبارک باد

برتو ای ماه آسمان وزمین    تا به هفت آسمان مبارک باد

عید آمد به کف نشان وصال  عاشقان این نشان مبارک باد

روزه مگشای جزبه قند لبش   قند او دردهان مبارک باد

 

عید آمد که این سبکروحان   رطلهای گران مبارک باد

عید سعید فطر مبارک باد

» ساعت 2:36 صبح روز چهارشنبه 87 مهر 10

 
<   <<   6   7   8   9   10   >>   >