ابوریحان درونی - دنـیـــای جـــوانـی

درباره نویسنده
ابوریحان درونی - دنـیـــای جـــوانـی


آی دی نویسنده
تماس با نویسنده


آرشیو وبلاگ
دوست و خصوصیات آن
دعا
مشکلات جوانی
نصایح
خاطرات مقام معظم رهبری
اشعار
دلتنگی های من
دختر خانم ها حتما بخوانند . . .
دل و . . .
هنگام ظهور
عشق حقیقی
سیب گلاب
روزی که شهادت . . .
فرهنگ دانشجوئی یا . . .
بهداشت عمومی
شب جمعه
یک خاطره
امید
خاطرات حاج آقا قرائتی
جرم و جنایت چرا ؟
تصاویر شیراز قدیم
حضرت علی علیه السلام
آرزوها . . .
السلام علیک یا علی بن موسی الرضا (ع)
کاریکاتور
زن و اشتغال
حقیقت تلخ
یا جواد الائمه(ع)
نامه ای عاشقانه
ازدواج با شکوه
حجاب
حرف دل
غیرت و مردانگی
محرم
ابتذال در مداحی
باغ انقلاب
ویروس اجتماعی
یا رسول الله ...
مطالب سیاسی
ریشه تاریخی سیزده بدر
نماز
ویژه سفر رهبر به شیراز
رخنه شیطان
نامه ای به دوست
السلام علیک یا فاطمة الزهرا(س)
موج وبلاگی حجاب
نهج البلاغه و مظلومیت علی (ع)
خاطرات فراموش نشدنی
عالم محضر خداست
لذت عبادت
انسان و ایمان
بیت النور
ماه رمضان
تفاوت فرهنگ ها ...
علی (ع) و شب قدر
یاد امام و شهدا ...
ایستگاه پاسخگوئی حجاب
دانلود برنامه رساله برای موبایل
السلام علیک یا جعفر بن محمد ایها الصادق یابن رسول الله
ظاهر و باطن
السلام علیک یا حضرت معصومه سلام الله علیها و رحمة الله و برکاته
تحلیل روز یا کوته نگری ...
به اسم قرآن چه می کنند !
حرم علی بن حمزه علیه السلام
دکتر عصام العماد
معنای زندگی
الا یا ایها الساقی ادر کاسا و ناولها Ho! O Saki
عاشقانه و عارفانه
غزه - gaza
علیمی به کجا چنین شتابان !
حاج میرزا محمد اسماعیل دولابی
کاریکاتور _ عشق های امروزی...
صورت و سیرت
اردوی جنوب(از بلاگ تا پلاک)
بعضی وقتها ...
به بهانه تولد
نامه ای به پدر جانبازم
هدف از ازدواج چیست ؟
دل نوشته ها 2
ساده اما حسابی
به رنگ جوانی
تهاجم فرهنگی در پوشاک !
کنکور ازدواج
شب است و همسایه گرسنه
انیشتین
مرگ بر اسرائیل
بصیرت
کرونا


لینکهای روزانه
سریعترین دیکشنری آن لاین [36]
فوتوشاپ آن لاین [31]
مشاوره و پاسخگوی آن لاین [28]
اعراب گذاری هوشمند [13]
پخش زنده شبکه های صدا و سیما [192]
سازمان ملی جوانان [194]
فرهنگ واژگان فارسی به فارسی [139]
آپلود رایگان عکس و فایل [212]
صورت حساب تلفن همراه [313]
اس ام اس های مذهبی [935]
پایگاه اطلاع رسانی دفترمقام معظم رهبری [167]
علوم و معارف قرآن در تفاسیر [263]
[آرشیو(12)]


لینک دوستان

پایگاه خبری تحلیلی فرزانگان امیدوار
پیاده تا عرش
مهندس محی الدین اله دادی
► o▌ استان قدس ▌ o ◄
****شهرستان بجنورد****
رهسپاریم با ولایت تا شهادت
برادران شهید هاشمی
بچّه شهید (به یاد شهدا)
دهکده کوچک ما
خط سرخ شهادت
ملیحــــــــــــــــــــــانه
حرفهای جوانی


عضویت در خبرنامه
 
لوگوی وبلاگ
ابوریحان درونی - دنـیـــای جـــوانـی


لوگوی دوستان



آمار بازدید
بازدید کل :676120
بازدید امروز : 14
بازدید دیروز :20
 RSS 
 

 

 چند عکس در استقبال بی نظیر از مقام معظم رهبری در شیراز



» ساعت 10:51 صبح روز پنج شنبه 87 اردیبهشت 12

 

این روزها یه حال و هوای خاصی دارم که نمی تونم وصفش کنم بذار بهتر بگم دلم هوائی شده ، بی قرار ... منتظر...
وقتی توی خیابون میرم و یه دفعه اون چهره نازنین و ماه جبین و می بینم که با پوسترهای بزرگ در جای جای شهر نصب شده و خبر از یه میهمان عزیز و گرامی میده ، دلم دیگه تاب نمیاره ، از شور و شوق فراوون در پوست خودم نمی گنجم ...
چقدر سخته انتظار ...
همش یکروزه دیگه باقی مونده تا پدر عزیز و مهربونمون بیاد ... همش دعا میکنم که بتونم آقام و از نزدیک بببینم به طوری که شبها خواب ندارم ...
همه ارگانها دارن خودشون و آماده می کنن تمام شهر آذین بندی شده ، گروههای سرود و اشعاری که در بدو ورود ایشان قراره خونده بشه و ...
چه حال و هوائی پیدا کرده شهر ... دوباره دلم به لرزه می افته ... بعضی وقتها هم از سر شوق چشمام بارونی می شه ... وقتی نگاهی به چهره نازنین و پاک و نورانی رهبر عزیزم می اندازم دیگه دلم تو سینه بند نمی شه می خواد از این قفس بزن بیرون و پرواز کنه ...
ما منتظریم جانشین بر حق امام عصر ارواحنا له الفداء بیاد و دلمون و به صفای وجودش جلا بدیم...
این روزها مدام یه چیزی از خاطرم می گذره :
حالا ما برای یوسف زهرا ، حجت دلها ، چه کردیم ... مگه این همه وعده به ما داده نشده که یه روزی آقامون میاد ... مگه نگفتن منتظر باشیم ... مگه نمی دونیم که آقامون هم منتظر تا خدا اذن ظهور بده ...
آیا دلامون و به نور دعا و عشق خدا ، آذین بندی کردیم ... آیا به وظیفمون به عنوان یه منتظر واقعی عمل کردیم ... اصلا تونستیم با گناه نکردن دل آقا رو بدست بیاریم ... واضح تر بگم اصلا آقا از ما راضی هست ... آیا دل مولامون و با رفتار زشت متکبرانه خودمون خون نکردیم ...هر بار که می گیم اللهم عجل لولیک الفرج از ته دل بوده یا به عادت تکرار...
این همه دل نوشته و مطلب تو وبلاگ هامون می نویسیم فقط برای خالی نبودن عریضه بوده یا واقعا با تمام وجود و با عشق نوشتیم ...
این بقیة الله ...
کجاست آن سبب اتصال میان زمین و آسمان ... کجاست آن صدر خلایق ، صاحب یکی و تقوا ... کجاست آن عزت دهنده دوستان و ذلیل کننده دشمنان ... و کجاست آن منتقم خون مقتول به کربلا...
به معانی زیارت جامعه کبیره توجه کردین :
گواهی می دهم که شما پیشوایان راشد و هدایت شده ، معصوم و مکرم  مقرب ، متقی راستگو و قائم به امر او ... کامروا به کرامت او هستید... برگزیده شما را به علم خود ... و اختیارتان کرد برای سّر خویش ، ممتازتان کرد به قدرت خویش ، عزیز گردانید به هدایش خویش و مخصوصتان کرد به برهان خویش و به روح خویش تائیدتان نمود و پسندید که شما خلفاء در زمین و حجت بر آفریدگانش باشید ...خزانه داران علمش باشید ... ودیعت گاه حکمتش ... و زبان آوران وحیش ... و ارکان توحیدش ... و چراغدانان در شهرهایش ... و دلیلان صراطش باشید ...
به قدری امامانمان عزیز هستند که توی خیلی از دعاها بارها می خونیم
بابی انتم و امی و نفسی ...
من که در حدی نیستم بخوام از ائمه اطهار علیهما السلام بنویسم ولی حالا با همه این اوصاف، می خوایم برای مولامون منجی عالم بشریت ،گل نگرس ، خورشید پشت ابری که هر جمعه متظر طلوعش هستیم ، چکار کنیم ...
این روزها که دلمون هوائی جانشین بر حقش هست چه کردیم .. همین کارها رو تونستیم برای آقا امام زمان(عج) انجام بدیم ... ؟

امام زمان(عج) در جواب سوال یکی از شیعیان می فرماید :
و اما الحوادث الواقعه فارجعوا فیها الی رواة حدیثنا فانهم حجتی علیکم و انا حجة الله علیهم
در حوادث و پیشامدها به راویان حدیث ما رجوع کنید، زیرا آنها حجت من بر شما و من حجت خدا بر آنها هستم
وسائل الشیعه ج18 ، ص101



» ساعت 12:36 عصر روز سه شنبه 87 اردیبهشت 10

 

بسم الله الرحمن الرحیم
بعضی از ما انسانها فکر می کنیم با انجام واجبات و بعضی مستحبات ، دیگر از مقربین درگاه اله شده و از شر ابلیس بدوریم و دیگر شیطان قادر به رخنه در افکار و تصمیمات ما نیست. اما بعضی اوقات حس تفوق وجودمان را فرا می گیرد و خود را افضل از دیگران می بینیم ، دیگران را سخیف و کنش آنان را سقیم می پنداریم .
گاها شعار سر می دهیم که تمام هم و غم خود در زندگی و امور دنیوی در جهت رضای خداوند متعال بوده و همیشه سعی بر آن داشته ایم که آخرت خود را با تنزیه اعمال حفظ کنیم .
وقتی تقوای الهی پیشه نکرده و ضمیرمان را از منیت ها تهی ننموده ایم ، هنگامی که کینه همچنان همبر دل ماست و تا زمانی که مرتزق صورت نگار هستی نشده ایم ، با شیطان مرافقت نموده ایم و خود بی خبریم .
در روی دیگران چنان تواضع از خود بروز می دهیم که گویا بی غل وغش ترین مخلوقیم و ذاتا پارسا زاده شده ایم .
به مجرد محبت و تمجید چنان خلاوتی بر دلمان می نشیند و چنان مجد یافته و خود را در مزیت دیگران می بینیم که در امور محوله به تکاپو افتاده و از اطرافیان گوی سبقت را می ربائیم .
اما به موسم  تنقید اهل نظر ، سپندوار به مذمت منتقد برخاسته و وی را دشمن خود خوانده و تخطئه کرده و نا سنجیده کینه ای از وی عقار دلمان می کنیم .

کافیست لحظه ای به گذشته خود درنگ کنیم و به تاملی عمیق بنشینیم تا متوجه رخنه شیطان در عین سادگی و موزیانگی شویم .


پ ن 1: متن فوق پیش تر در خطاب و مذمت به خودم نوشتم .
پ ن 2: از یه جائی بی عدالتی دیدم این مطالب به ذهنم اومد و نوشتم



» ساعت 12:58 عصر روز یکشنبه 87 اردیبهشت 8

 

نظر شما در مورد این تصویر چیست ؟

ببخشید عکس به توصیه یکی از بلاگران محترم حذف شد به گفته ایشان ممکن است مورد سوء استفاده مغرضان قرار بگیرد

قبل از هر چیز خدمت همه دوستان عرض کنم که این نوشته فقط در حد شعار بوده و تا آنجا که من دیدم و اطلاع دارم به همه مراجعین خدمات ارائه می شود ، حتی به خانمهای بی حجاب آن هم از نوع ...

اما اگر قرار بود به صورت جدی این عمل صورت گیرد چه اتفاقی خواهد افتاد و چه اثراتی در پی خواهد داشت  ؟

آیا این کار عقلانی و درستی می بود ؟

نظر شما چیست ؟

 

این مطلب را از پرسخ و پاسخ هایی در پرسمان(نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها) آوردم .

اگر ما در مسئله لباس و پوشش اسلامى صرفا بخواهیم از طریق زور وارد شویم، استدلال و منطق نداشته باشیم و نتوانیم حقانیت و لزوم پوشش اسلامى، آثار مثبت و فواید و برکات اجراى این فریضه الهى در ابعاد مختلف زندگى شخصى و اجتماعى افراد و فلسفه حجاب و را با کار فرهنگى مستمر عمیق و ریشه‏اى با استفاده از دستگاههاى فرهنگى و رسانه‏هاى جمعى و مطبوعات و به زیباترین و بهترین صورت، ارائه دلیل و برهان، ثابت کنیم، متأسفانه باید منتظر رواج و گسترش بدحجابى و رواج ارزشهاى غربى به صورت گسترده در جامعه اسلامیمان باشیم. البته این موضوع به معناى اختیارى گذاشتن حجاب نیز نمى‏باشد.

عامل مهم دیگرى که مى‏تواند ما را در مقابله با این معضل اجتماعى یارى نماید اهتمام جدى جامعه به انجام فریضه امر به معروف و نهى از منکر است. بدیهى است اگر جامعه در این زمینه به صورت جدى وارد عمل شود و این فریضه الهى را منطبق با شرایط و مراتبى که در شرع مقدس معین گردیده، عملى سازد دستگاههاى فرهنگى نیز بهتر مى‏توانند در حل این معضل اجتماعى اقدام نمایند.

 

پی نوشت : یه خورده فکر کنیم ببینیم چرا مقام معظم رهبری فرمودند "بخش فرهنگ بخش مظلومیست ... "

 



» ساعت 2:22 عصر روز جمعه 87 اردیبهشت 6

 

در مورد نماز متاسفانه بعضی موارد دیده می شود که عده ای از صحت و سقم آن خبر ندارند به تقلید از دیگران انجام می دهند و یا بعضی از مسائل ریز و ساده که موجب باطل شدن نماز می گردد .چند مورد از آن را که در ذهن داشتم و بنده تحقیق کرده ام برایتان می نویسم انشالله مورد توجه قرار بگیرد . هر چند این مطالب ممکن است برای شما دوستان ساده و سطحی باشند اما متاسفانه عده ای از آن بی اطلاع اند .

گاها دیده می شود که اشخاص انگشتر خود را قبل از قنوت به گونه ای می چرخانند تا در هنگام قنوت نگین آن مقابل صورت قرار گیرد . با تحقیقاتی که بنده انجام دادم و از بزرگان اهل علم نیز سوال کردم ، نشان از بدون سند بودن این عمل داشت و اینکه اصلا در روایات هیچ سندی مبنی بر مستحب بودن آن وجود ندارد ، پس عمل بیهوده ای می باشد .

باز هم در قنوت دیده می شود که عده ای بعد از قنوت دست خود را بر صورت خود می کشند و این نیز مانند مسئله قبل بدون سند است . البته چون خود قنوت جزء واجبات نماز نیست این عمل باعث ابطال نماز نمی شود، همان طوری که می توان در قنوت به صورت فارسی نیز دعا کرد .

در هنگام سجود بعضی از آقایان را دیده ام که دستشان را تا آرنج بر روی زمین قرار می دهند و این کار برای آقایان مکروه است . در هنگام سجود مستحب است آقایان فقط کف دستشان بر روی زمین باشد به طوری که روبروی گوشها قرار بگیرند و بالعکس خانمها باید تا آرنج دستشان را روی زمین بگذارند .

در حالت تجافی مستحب است که تشهد خوانده شود . حالت تجافی زمانی است که شخص در رکعت دوم به امام جماعت اقتدا نموده و در هنگام خواندن تشهد توسط امام جماعت باید انگشتان دست و سینه پا ، را بر زمین گذاشته و زانوها را از زمین بلند کند .

عده ای با عجله نماز می خوانند و هنگام برخاستن از رکوع به طور کامل نمی ایستند و سریع به سجده می روند و در سجود نیز همین گونه عمل می کنند و بعد از سجده اول قبل از نشستن کامل بر روی زانوها و آرام گرفتن بدن؛ در حالت نیمه نشسته دوباره خیلی سریع به سجده می روند که در این حالت نماز صحیح نمی باشد .

اولین تعقیب نماز این است که بعد از سلام نماز ،  سه بار دست ها را بالا برده و تکبیر گفته شود . حال بعضی دست خود را روی زانو ها می کشند و یا صورت خود را به چپ و راست حرکت می دهند و ... . مستحب است بعد از اتمام نماز سجده شکر بجا آورده شود  یعنی ذکر  شکرا شکرا  ، شکرا لله  ، عفوا عفوا  را صد مرتبه یا سه مرتبه و یا یک بار گفته شود.

 

پی نوشت : از پرسیدن سوال در مورد احکام و مسائل شرعی از بزرگان اهل علم و کارشناسان مربوطه ، نباید هیچ ترس و خجالتی به دل راه داد زیرا به طور مثال بعضا شنیده ام شخصی بعد از چندین سال تازه متوجه شده است وضویش ایراد داشته (مثلا هنگام مسح پا سر انگشتان پا را دست نمی کشیده) و اکنون باید تمام نمازهای این مدت را به صورت قضاء بخواند .

پی نوشت :این هم یکصدمین پست وبلاگ من بود و انشالله مطالبم بهتر از اینها شود.



» ساعت 4:15 عصر روز دوشنبه 87 اردیبهشت 2

 

مدتی به شهر مقدس قم سفر کرده ام  و با علما و شخصیت های بزرگی دیدار داشتم که بهترین و زیباترین دیدار و دقایقم را در محضر آیت الله وحید خراسانی بودم . روز ولادت امام حسن عسکری (ع) از قبل از دفتر ایشان وقت گرفته بودیم تا خطبه عقد خواهرم را بخوانند و این بهانه ای شد تا ما به همراه خانواده در محضر این عالم ربانی باشیم . ایشان بعد از خواندن خطبه عقد سفارشی نمودند جهت خوشبختی زوج جوان که من هم تصمیم گرفتم این دستور العمل خوشبختی را خدمت همه دوستان منعکس کنم شاید راه نجات همه ما گردد.

این مرجع تقلید و عالم بزرگوار فرمودند از امروز نمازتان را اول وقت بخوانید و هر صبح دعای عهد را فراموش نکنید و در هر ساعتی از شبانه روز که توانستید سوره یس هدیه به خانم حضرت فاطمه زهرا(س)  بخوانید انشاءلله خوشبخت خواهید شد.
هنگام خداحافظی از ایشان خواهش کردم تا برای ما جوانان دعا نمایند تا در برابر تهاجم فرهنگی دشمن دچار ظلمت و گمراهی نشویم ، ایشان فرمودند : حتما ، انشالله ...

دکتر احمدی نژاد نیز سفری به قم داشتند که من هم اتفاقی توانستم با ایشان از نزدیک دیداری داشته باشم و سعی کردم توی ازدحام جمعیت خیلی مفید در یک کلمه  درد و دل همه جوانان را به ایشان برسانم . به آقای احمدی نژاد رسیدم و با ایشان دست دادم و خیلی خودمانی به ایشان گفتم " آقای دکتر ! ما امیدواریما " . ایشان هم  با اشاره سر ، همراه با تبسمی تأئید کردند . البته تا کنون شاهد زحمات ایشان و دولت خدمتگذار بودیم از جمله صندوق مهر رضا(ع) و بنگاههای زود بازده و... که باعث کاهش آمار بیکاری شده است .

انشالله در سال جدید با ابتکارات و نو آوری در برنامه های دولت شاهد شکوفائی در همه امور علی الخصوص امور مربوط به جوانان باشیم .

حجت الاسلام و مسلمین دکتر رفیعی نیز در چند شب گذشته در حرم مطهر حضرت معصومه (س) در شبستان امام خمینی (ره) بعد از نماز مغرب و عشاء سخنرانی داشتند . در مورد حضرت معصومه (س) گفتند و کرامات ایشان که در زیارتنامه عمه سادات ، کریمه اهل بیت (س) بهشت برای زائرانش ضمانت شده است . (یا فاطِمَةُ ا ِشْفَعى لى فِى الْجَنَّة ِ فَا ِنَّ لَکَ عِنْدَاللّْه ِ شَأْناً مِنَ الشَّأْن اى فاطمه(معصومه) در مورد بهشت از من شفاعت کن ، که ترا نزد خدا مقام رفیعى است) البته هر ضمانتی شرایطی نیز دارد . به طور مثال رسول خدا (ص)هر کس را بنا به مشخصه اخلاقی یا رفتاری که داشت او را ضمانت به بهشت می کردند. مثلا به شخصی می فرمود شما مال حرام را از اموالتان بیرون کنید بهشت را برایتان ضمانت می کنم . به فردی دیگر می فرمودند شما اخلاقتان را نیکو کنید بهشت را برایتان ضمانت می کنم و ...

انشالله ما نیز با تجدید نظر در اخلاق و رفتارمان مورد ضمانت رسول خدا(ص) و قرار بگیریم .

پ ن : جای همه دوستان در مراسم پر فیض دعای کمیل و دعای ندبه در جوار حرم شریف و نورانی خواهر گرامی امام رضا(ع) در ایام سوگواری رحلت جانگداز این بانوی بزرگوار خالی بود . این ایام را خدمت همه شما تسلیت عرض می کنم. انشالله همه ما مورد شفاعتشان قرار بگیریم .

اَلسَّلامُ عَلَیْک ِ یابِنْتَ موُسَى بْن ِ جَعْفَر وَ رَحْمَةُ اللّه ِ وَ بَرَکاتُهُ.



» ساعت 10:47 صبح روز جمعه 87 فروردین 30

 

اندکی از حواشی سفر نوروزی خودم به مناطق جنگی نوشتم که البته بیشتر حالت خاطرات با مزه و جالب داره.
مثل سالهای گذشته خانوادگی به همراه کاروان راهیان نور عازم مناطق جنگی شدیم . روز حرکت ما مصادف بود با ولادت پیامبر اعظم (ص) ، حس کردم همه فراموش کرده اند که امروز چه روز بزرگیه و از صلوات هم خبری نیست . فکری به ذهنم رسید و رفتم سراغ خواهر زاده دو سال و نیمه ام که برای اولین بار با ما همراه بود . ازش خواستم تا با صدای بلند بگه "برای سلامتی امام زمان(عج) صلوات" . سید محمد اولش خجالت کشید ولی دوباره بهش گفتم و اون هم جانانه فریاد زد ...

خودش هم گهگاه با صدای دلنشین و زیبا و کامل صلوات می فرستاد اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم . ملت از خواب غفلت بیدار شدند و به وجد اومده بودند . جالبی داستان اینجاست که این آقاسید کوچولوی ما دست بردار نبود و مرتب تکرار می کرد . حتی بعد از یک ساعت کلی بازیگوشی انگار دوباره یادش افتاده باشد  دوباره...   

***

در اتوبوس خانم میانسالی همراه با مادر سالخورده خود حضور داشتند . در کاروان رسم بر این بود که در هر مکانی توقف داشتیم ساعتی را معین می کردند برای بازگشت . معمولا اکثر خانواده ها با تاخیر همراه بودند و این با عث می شد تا به مناطق دیگر نرسیم ، اما این دو خانم محترمه همیشه به موقع حاضر می شدند . با اینکه مادر گرامی سن و سالی داشتند . در راه درون اتوبوس روحانی محترم کاروان نیز سوالاتی از زائرین می پرسیدند و جوایزی اهداء می کردند که اکثر آنها را ایشان بلد بودند که البته پاسخ نمی دادند و فقط خواهر کوچکم را راهنمائی می کردند. در راه بازگشت حاج آقا ، حسن ختام سفر را با دعاهائی اعلام کردند و یک جمله گفتند که همه ما را شگفت زده کرد : "خوشبختانه امسال سعادتی شد تا در این کاروان با مادری ارجمند و گرامی همراه باشیم که دو فرزند عزیزشان به شهادت نائل شده اند و یک فرزند جانباز دارند و فرزند دیگرشان نیز از آزادگان دربند بعثی ها می باشد ..."

 

***

در نمایشگاه دهلاویه شاهد حضور برادر شهید چمران بودیم که برای حاضرین از خاطرات برادر شهید بزرگوارشان می گفتند . بارها تصاویر مختصر از زندگی شهید چمران را از آنجا دیده بودم و همچنین سی دی تصویری که از آنجا تهیه کرده بودم ،اما هیچ کدام مثل صحبت های دلنشین ایشان نمی شد . در پایان نزد ایشان رفتیم و بعد از عرض ادبی کوتاه ، از برادرم خواستم تا فرصت باقیست عکس یادگاری از ما بگیرد که لحظه گرفتن عکس فردی به دکتر چمران(مهربان ، خوش اخلاق و دوست داشتنی) سلام کرد و ایشان رویشان را برگرداند و اصلا در عکس نیفتادند . برای دومین بار هنگام گرفتن عکس بنده خدائی نیز با موبایل مشغول گرفتن فیلم بود که وسط عکس ما ظاهر شد و تا خواستیم سومین بار اقدام کنیم چراغ های سالن جهت پخش فیلم خاموش شد !    

***

شلمچه کنار گودال آب نشسته بودم . نسیم خوشی در حال وزیدن بود . از سایرین جدا شده و برای خودم خلوت کرده بودم . در همین حین ناگهان بنده خدائی با صورتی متورم و کاملا مضطرب به من نزدیک شد و علت متورم شدن صورتش را گفت که من متوجه نشدم و بعد سوال کرد می تونم از این آب استفاده کنم ؟ من هم که کاملا گیج شده بودم ،ناخود آگاه گفتم : آره مشکلی نداره . مقداری آب به دست و صورتش زد ، دوباره سوال کرد آب دیگه ای نیست ؟ چشمم به وضوخانه روبروی مسجد افتاد به آن قسمت راهنمائی اش کردم . به خودم آمدم و به این فکر کردم که اصلا این آب از کجا آمده !؟ رد آب را گرفتم متوجه شدم این آب باقی مانده همان وضوخانه است !!! در راه بازگشت دوباره آن بنده خدا را دیدم که ظاهر آرامی داشت و مشکلش حل شده بود ...

  

پ ن : دوستان بلاگر خاطرات و حال و هوای خوب خودشان را از این سفر روحانی نوشتند ولی من نتوانستم از بزرگواری شهدا بنویسم . یادم هست اولین باری که سال نو به این مناطق رفتم ، متوجه تاثیرات درس بزرگ شهدای کربلای ایران در زندگی ام شدم و هر سال این تاثیرات را بیشتر در زندگی خودم احساس می کنم . وقتی سخنرانی و نوشته های شهید سید حسین علم الهدی را درباره نهج البلاغه می خوانم و یا نامه ای که برای خواهرشان نوشته بودند ،در حیرت می مانم که جوانی با این سن و سال چنین دید آگاه و عرفانی داشتند . ما کجا و آنها کجا ...



» ساعت 5:5 عصر روز شنبه 87 فروردین 24

 

اللهمَّ العن اولَ ظالم ظلمَ حقَّ محمد و ال محمد و اخِرَ تابِع له علی ذالکَ

 اهانت به مقدسات ما مسلمانان تازگی ندارد و اولین و آخرین بار نیز نخواهد بود چرا که تا وقتی نام اسلام لرزه بر اندام کفار و مستکبرین می اندازد این افسار گسیختگی ها نیز ادامه خواهد داشت .
همه این تلاش ها برای تضعیف و ضربه زدن به دین مبین اسلام نشان از ترس و وحشت آنان دارد که خوشبختانه با عنایات ولیعصر(عج) تلاش آنان بی نتیجه بوده و حتی در خبر ها از فروش بی سابقه قرآن کریم در هلند مطلع شدیم .
البته وقتی در کشور خودمان نیز برخی به اصطلاح روشن فکر ، جاهلانه و یا مغرضانه مقدسات ما را زیر سؤال می برند ، دیگر از بیگانگان چه انتظاری می توان داشت ؟
بنده نیز وظیفه خود می دانم تا هر چند کوتاه هرچه از دستم بر می آید اعتراض خود را نسبت به فیلم موهن به قرآن (فتنه) اعلام کنم .
 
البته اعتراض دیگری نیز به مدیدریت بلاگفا دارم . متاسفانه وبلاگهائی در بلاگفا دیده می شود که با قوانین سایت نیز مغایرت دارد و مدیریت آن نیز هیچ گونه اقدامی انجام نمی دهد . به نظر من این بی تفاوتی نشان از همراهی و هم سوئی با آنان دارد . بنده به شخصه وبلاگهائی حاوی تصاویر مستهجن ، اهانت به مقدسات ، اهانت به مقام معظم رهبری و ... مشاهده کرده ام . استمرار آنان و عدم برخورد مدیریت بلاگفا با چنین وبلاگهائی جای بسی تعجب دارد تا حدی که انسان به مسلمان بودنشان شک می کند .
اگر نمی توانند کنترل کنند چرا با بچه های جهاد مجازی همکاری نمی کنند ؟


 َلاَ تَعَاوَنُواْ عَلَى الإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ وَاتَّقُواْ اللّهَ إِنَّ اللّهَ شَدِیدُ الْعِقَابِ
و (هرگز) در راه گناه و تعدّى همکارى ننمایید! و از (مخالفت فرمان) خدا بپرهیزید که مجازات خدا شدید است! سوره مائده آیه 2



» ساعت 8:48 عصر روز پنج شنبه 87 فروردین 15

 

مراسم خرافی سیزده بدر را من بررسی کردم شرچشمه اش از نظر تاریخ بر می گردد به اصحاب الرّس که در تفاسیر اشاره شده است .
درحالات اصحاب الرّس در تفاسیر اشاره شده و در یکی از شروح نهج البلاغه هم داستان مفصل آن را دیدم.

12 شهر یا آبادی بود که هر شهر و هر آبادی به نام یکی از ماههای سال خورشیدی بود . یکی اسمش فروردین بود ، یکی اردیبهشت ، یکی خرداد به ترتیب ،مذهبشان هم بت پرستی بود . درختان صنوبر را پرستش می کردند . صنوبر منبع درآمد خوبی برای آنها بود. روز اول که می شد همه از تمام 12شهر یا روستا جمع می شدند توی شهر فروردین و مراسم جشنی داشتند . فردا می رفتند شهر اردیبهشت و مراسمی داشتند .
روز سوم می رفتند توی آبادی یا شهری که خرداد نام داشت ، تا به آبادی اسفند که می رسید 12 شهر تمام می شد .روز سیزده دسته جمعی از آبادی ها می رفتند به بیابانها و مراسم سیزده وجشن و پایکوبی و آلودگی به انواع مفاسد را درآنجا برگزار می کردند . بنابر این سیزده بدر یک سنتی بوده که از بت پرستان باقی مانده ، همانطوری که سنت مراسم شب چهارشنبه سوری هم که احترامی برای آتش قائل می شدند سنتی از آتش پرستان است .ما جنبه های مثبت سال جدید را حفظ می کنیم .
                                                                                         
حضرت آیت الله مکارم شیرازی

مسائل جدید از دیگاه مراجع صفحه 155

 

پ ن : بعضی می گویند ما به نیت روز طبیعت می رویم ، اما پدرم می گوید چون اینان هم با دیگران هماهنگ می شوند و عملشان تفاوتی با هم ندارد پس با دیگران فرقی نمی کنند .



» ساعت 12:13 عصر روز سه شنبه 87 فروردین 13

 

اللهم صل علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم _ میلاد با سعادت رسول خدا صاحب حوض و لوا سید کائنات محمد مصطفی احمد و محمود اباالزهراء صل الله علیه و اله و میلاد حضرت امام جعفر صادق علیه السلام بر همگان مبارک باد

 

محمد کافرینش هست خاکش

هزاران افرین بر جان پاکش 

 چراغ افروز چشم اهل بینش 

 طراز کارگاه افرینش

 

 

إِنَّ اللَّهَ وَمَلَائِکَتَهُ یُصَلُّونَ عَلَى النَّبِیِّ یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَیْهِ وَسَلِّمُوا تَسْلِیمًا
خدا و فرشتگانش بر پیامبر درود مى‏فرستد؛ اى کسانى که ایمان آورده‏اید، بر او درود فرستید و سلام گویید و کاملاً تسلیم [فرمان او]



» ساعت 12:24 صبح روز سه شنبه 87 فروردین 6

 
<   <<   11   12   13   14   15   >>   >